محمدمهدی سیار سومین مجموعۀ شعر خود را بعد از «بیخوابی عمیق» و «حقالسکوت» با عنوان «رودخوانی» توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر کرده است و مراسم رونمایی از این کتاب پنجشنبه شب(چهارم اردیبهشت) ساعت بیست در هیات شهدای گمنام ( میدان منیریه، خیابان فرهنگ، حسینیه قهرودی ها)با حضور چهره های ادبی و فرهنگی و همراه با مداحی میثم مطیعی و منبر حجه الاسلام پناهیان برگزار خواهد شد.
سیار که پیش از این توانسته بود با «حقالسکوت»، جایزۀ کتاب سال جمهوری اسلامی را از آن خود کند، در مجموعه جدید خود پنجاه شعر جدیدش را در قالب غزل، نیمایی، چارپاره، قطعه و رباعی منتشر کرده است.
نام سیار در این سالها همراه با میثم مطیعی و حامد زمانی در رسانهها بیشتر به چشم آمده است.بسیاری از شعرهای این شاعر توسط زمانی و مطیعی خوانده شده است که همین امر سبب شده برخی از شعرهای این شاعر جوان را از بر شویم و گهگاه آنها را زیر لب زمزمه کنیم و با آنها اشک بریزیم.
چندین غزل از این کتاب را با صدای میثم مطیعی در مراسم ها و مناسبت های مختلف شنیده ایم:"زود بیدار شدم تا سر ساعت برسم..."، "آری همین امروز و فردا باز می گردیم..."، "قرار بود که عمری قرار هم باشیم..."، "جان آمده رفته هیجان آمده رفته..." و... که بیشک مطیعی هم در اجرایشان سنگ تمام گذاشته و توانسته فضای شعر را به خوبی ترسیم کند.
از میان شعرهایی که با صدای حامد زمانی شنیدهایم نیز "قلاده های طلا" و "مرگ بر آمریکا" به مجموعه رودخوانی راه یافتهاند.
زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه
روایت کردهاند اردیبهشتی میرسد از راه
بهاری میرسد از راه و میگویند میروید
گل داوودی از هر سنگ، حسن یوسف از هر چاه
بگو چلهنشینان زمستان را که برخیزند
به استقبال میآییمت ای عید از همین دی ماه
به استقبال میآییمت آری دشت پشت دشت
چه باک از راه ناهموار و از یاران ناهمراه
به استهلال میآییمت ای عید از محرمها
به روی بامها هر شام با آیینه و با آه...
سر بسمل شدن دارند این مرغان سرگردان
گلویی تر کنید ای تیغهای تشنه، بسم الله!
محمدمهدی سیار
پ.ن:بسیار کتاب ارزشمندیست اما اگر مقایسه اش کنم با دو شاعر که به شدت به شعرهایشان علاقه دارم چیزی است بین آن دو...
رودخوانی نه اشعارش عیان است مثل کتب حمیدرضا برقعی و نه پیچیده و درلاک فرو رفته و مبهم مثل اشعار فاضل نظری...
در کل
کولاک کرده است!